ایدئولوژی عجیب مسیحیت تبشیری: اسرائیل برتر از کلیسا( 1)
بررسی ایدئولوژی مسیحیت صهیونیستی نشان میدهد در نگاه این فرقه کلیسا جایگاهی پایین تر از اسرائیل دارد بر این اساس جایگاه اسرائیل برتر از کلیسا؛ نقش اسرائیل برتر از نقش کلیسا و در نتیجه هدف کلیسا، «برخوردار کردن اسرائیل» است.
به گزارش انجمن رهپویان هدایت: مسیحیان صهیونیست معتقدند که یهودیان «قوم برگزیده» خدایند که جدا از همهی وعدههای داده شده به کلیسا، دارای رابطه و جایگاهی منحصر به فرد و اهدافی جاودانه در داخل سرزمین خود هستند. ادوارد ایروینگ یکی از نخستین کسانی بود که این مطلب را اظهار داشت.
ایروینگ، بر اساس تفسیر آیندهگرای لاکونزا پیشبینی کرد:« هنگامی که عیسی مسیح گرفتن شاهد بر علیه امتها را پایان بخشد...کشتی دیگری از گواهان را آماده خواهد ساخت... و تا آن مقصد،روح القدس خود را به سوی قوم کهن خود، یهود، باز میگرداند و آنان را به سوی آن روزهای فرحانگیز میآورد... این فیض روحالقدس در کتاب مقدس به عنوان "باران آخر" مشهور است.»
این باور که خدا دو قوم برگزیده دارد، منجر به آن شده که برخی اظهار کنند: آنها بر اساس پیمانهای جداگانه قابلپذیرش هستند؛ جایگاه اسرائیل برتر از کلیسا است؛ نقش اسرائیل برتر از نقش کلیسا است و در نتیجه هدف کلیسا، «برخوردار کردن اسرائیل» است.
دو قوم برگزیده: یهودیان و مسیحیان
داربی اندیشههای ایروینگ را بسط داد و چنین تعلیم داد که نه تنها ملت یهود جایگزین مسیحیان میشود، بلکه خدا در ازلیت دو راه جداگانه و مشابه برای کار دارد، یکی از طریق مسیحیان و دیگر از طریق یهودیان.
وی اظهار میدارد: «اسرائیل، امتهای دیگر و مسیحیان متمایزند و همواره این تمایز باقی خواهد ماند» نظام دقیق داربی درباره مراحل تدبیر این تمایز را تأئید میکند و وی را بدین عقیده سوق داد که در آینده هیچ امید دنیایی برای کلیسا نمیتواند وجود داشته باشد زیرادوره آن رو به اتمام است و کلیسا صرفا «پرانتزی» است که بزودی ملت یهود زنده و نیرومند جایگزین آن در روی زمین میشود.
«کلیسا خواهان آن بوده است که در زمین سکنی گزیند، اما هیچ جایگاهی درروی زمین ندارد... (اگرچه) آن پرانتزی، سازنده است، لیکن جزو نظام عادی طرح های زمینی خدا نیست، بلکه صرفا وقفه ای در آنها است تا ویژگی و معنای کامل تری به آنان (یهودیان) ببخشد.». به نظر می رسد که توصیف داربی درباره کلیسا به عنوان «پرانتز» احتمالا برگرفته از صفحات "انتظار صبح" باشد.
در ژوئن 1831 در مقالهای گفته شد که: «مرحله کلیسا در پیشگویی ها آن قدر اندک ذکر شده است که بسیاری آن را در گفتمان خود، نوعی پرانتز در نظر میگیرند.»
داربی نخستین فردی نبود که بر تمایز اساسی میان اسرائیل و کلیسا تاکید کرد . در قرن چهارم، مارسیون بر گسستگی اساسی یهودیت و مسیحیت و حتی هدا عهد عتیق و پدر عیسی تاکید کرده بود. اما این داربی بود که نخستین بار تاکید کرد که «ملت یهود هرگز نباید وارد کلیسا شود».
اسکوفیلد بر اساس تمایز داربی میان یهودیان و مسیحیان این ادعا را مطرح کرد که آن دو در خواستگاه، رسالت، وعده، پرستش و اصول رفتار و سرنوشت آینده به تمام، فرق دارند». مسیحیت تاریخی به طور سنتی قائل به نوعی معیار پیوستگی میان عهد عتیق و عهد جدید و در رابطه مبان اسرائیل و کلیا استخ. اما اسکوفیلد در «مقدمه ای بر انجیل های چهارگانه» تاکید میکند که: «برای ورود مطالعه انجیل ها، ذهنها باید تا حد امکان از مفاهیم و پیشفرضهای الهیاتی فارغ باشد و به ویژه لازم است این برداشت رد شود که کلیسا، اسرائیل حقیقی است و پیش بینی عهد عتیق درباره سلطنت در کلیسا تحقق می یابد».
از این رو در تفسیر آیه 18 از باب 16، انجیل متی ، یعنی آیه ای که در آن عیسی وعده میدهد که کلیسای خود را بسازد ، اسکوفیلد اظهار می دارد که تشابه آن دو این است که خدای واحد هردورا کلیسا «می خواند». همه امور دیگرمتغایر است. همچنین درباره اعمال رسولان38:7 اسکوفیلد اصطلاح کلیسای بیابان که استیفان از آن برای قوم اسرائیل استفاده کرد، توجیه می کند. او اظهار می دارد: «اسرائیل در سرزمین مقدس هرگز کلیسا خوانده نمی شود. در اسرائیل بیابان، کلیسای واقعی (که واژه کلیسا برگرفته از کلمه یونانی اکلیسا به معنای مجمع منتخب است) وجود داشت، اما آن با کلیسای عهد جدید (متی 18:16) فرق فاحشی دارد».
ادامه دارد...
- ۹۵/۱۱/۲۷