ائتلاف صلیب و صهیون بوی خون میدهد
ساکنان غرب مسیحی، به ویژه ایالات متحده آمریکا، پیشتر و بیشتر از ما درباره بحرانهای سهمگین و چند وجهی آخرالزّمان آگاهی دارند و حسب سناریوی بیان شده از طریق مبلّغان بنیادگرا و حتی سینمای آخرالزّمانی هالیوود، تصویری از پیش طرّاحی شده از مراحل و مواضع این مجموعه از وقایع در ذهن ساختهاند.
در واقع، سران ائتلاف «صیلب و صهیون»، موفّق به القای این پیش فرض شدهاند که: اوّلاً جهان در شرایط سخت آخرالزّمانی قبل از ظهور مسیح موعود وارد شده است؛ ثانیاً کانون اصلی خطرات و تهدیدها از شرق اسلامی سر بر میآورد؛ ثالثاً جنگها و میدانداری نظامی در این فصل، ضروری و اجتناب ناپذیر است؛ رابعاً بازنده نهایی، سپاهیان دجّال شرقی و پیروز میدان، سپاهیان حزب مؤتلفه صلیب و صهیون است. در این سناریو، فرافکنی عجیبی نهفته است.
"دیوید بروگ مدیر اجرایی سازمان مسیحیان متحد برای اسرائیل (CUFI) معتقد است که نبرد آمریکا با برخی کشورهای اسلامی، در واقع نبرد اسلام رادیکال با تمدن مسیحی – یهودی غرب است. بنابراین این رویارویی کاملاً مذهبی بوده و در حمایت از یهود شکل گرفته است. وی مخالفت غرب با برنامه هستهای ایران را نیز در این چارچوب تحلیل میکنذ جنگی که در آخرالزمان در منطقه خاورمیانه رخ میدهد، بسیار ویرانگر خواهد بود و به تفسیر بنیادگرایانی چون ریگان، این نبرد، نبردی هستهای است."
آنان عامل بحران و کانون بحران را شرق اسلامی معرفی مینمایند؛ در حالی که به خوبی واقفند که راز «بحران بزرگ فرهنگی و تمدّنی عارض شده بر غرب و به تبع آن جهان معاصر»، در غرب، رویکرد غربی و عملکرد غربیان مستکبر نهفته است.
بحرانی که از اوایل قرن بیستم میلادی تاکنون چنانکه عرض شد، امواج پیدرپیاش در مناسبات مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نمودار شده است.
در ادامه، راه خلاصی و خروج از بحران را هم گذار از مسیر سرکوب و تاراج شرق اسلامی و سلطه تمام عیار بر آن سرزمین، طی سلسلهای از مناقشات که در نهایت به آرمگدون میانجامد، معرفی میکنند و با این پیش فرض، فرمان عملیات گسترده و یورش به شرق را صادر میکنند.
- ۹۹/۰۸/۱۱